برنامهریزی استراتژیک برای یک شرکت بسیار مهم است، زیرا نقشهای را برای رسیدن به اهداف شما فراهم میکند. اگر به موفقیت کسبوکارتان و رشد آن اهمیت میدهید، باید یک استراتژی خوب تدوین کنید و سپس از یک چارچوب شفاف برای تعیین اهداف و پیگیری عملکرد استفاده کنید.
OKR ها یک چارچوب برای تعیین اهداف هستند که به افراد، تیمها و سازمانها کمک میکند تا اهداف خود را تعریف کنند و سپس نتایج را پیگیری کنند. این چارچوب ریشهای عمیق در دهه ۱۹۵۰ دارد و برای تعیین اهداف بلندپروازانه در مدت کوتاه طراحی شده است. شرکتهای بزرگ مانند Adobe، Amazon، Google، Intel، LinkedIn، Microsoft و Netflix از این چارچوب استفاده میکنند.
معنی OKR
OKR مخفف Objective (هدف) و Key Results (نتایج کلیدی) است. این چارچوب شامل دو عنصر است:
- هدف: یک هدف مشخص، بزرگ و قابل تعریف است.
- نتایج کلیدی: معیارهای موفقیت قابل اندازهگیری که برای پیگیری دستیابی به هدف استفاده میشوند.
OKR ها بر روی ابتکارات جدید و دستیابی به اهداف استراتژیک جدید تمرکز دارند. این چارچوب معمولاً به صورت فصلی استفاده میشود و OKRهای مختلفی برای هر فصل تعریف میشود.
مزایای استفاده از OKR ها
استفاده از چارچوب OKR مزایای بسیاری دارد. John Doerr در مصاحبهای با Harvard Business Review پنج مزیت کلیدی OKR را بیان کرد که به اختصار “FACTS” نامیده میشود:
- تمرکز: تعداد اهداف محدود میشود، بنابراین تمرکز بر روی اهداف افزایش مییابد.
- همراستایی: پس از تعیین اهداف اصلی، OKR ها به تیمها آزادی عمل برای اجرای اهداف میدهند.
- تعهد: OKR ها تلاشهای تیمها را متمرکز میکنند و نیازمند تعهد به تخصیص منابع و زمانبندیها هستند.
- پیگیری: پیگیری OKR ها از خروجی به نتیجه، روند پیشرفت را شفاف و قابل دسترس میکند.
- گسترش: اهداف به گونهای طراحی شدهاند که سازمانها را به تلاش برای رسیدن به اهداف بلندپروازانه تشویق کنند.
چند نمونه از OKR ها
برای مثال، اگر هدف شما “افزایش بازاریابی دهان به دهان” است، نتایج کلیدی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- کاهش زمان پاسخگویی خدمات مشتریان به ۵۰٪
- اجرای کمپینهای ایمیل مارکتینگ تا پایان فصل
- افزایش نمره NPS به ۵۰٪
بهترین شیوههای OKR
- بزرگ فکر کنید: OKR ها باید جاهطلبانه باشند.
- تمرکز بر تغییرات واقعی: تنها بر روی اهدافی تمرکز کنید که تفاوت واقعی ایجاد کنند.
- ارتباط دادن OKR به کل کسبوکار: ارتباط دادن OKR ها با اهداف بزرگتر سازمان اهمیت دارد.
OKR در مقابل KPI: تفاوتها و شباهتها
یکی از سوالات متداول در زمینه مدیریت عملکرد و تعیین اهداف این است که چه تفاوتی بین OKR و KPI (شاخصهای کلیدی عملکرد) وجود دارد؟ هر دو این ابزارها به دنبال بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف هستند، اما هرکدام نقش متفاوتی در این فرآیند دارند. در این بخش، تفاوتها و کاربردهای این دو ابزار را بررسی میکنیم.
OKR چیست؟
همانطور که در بخش قبلی توضیح داده شد، OKR (اهداف و نتایج کلیدی) چارچوبی است برای تعریف اهداف و پیگیری نتایج کلیدی که به سازمان کمک میکند تا اهداف استراتژیک بزرگ و بلندپروازانهای را در مدت کوتاه (معمولاً فصلی) تعیین و اجرا کند. OKRها بر روی رشد و تغییرات جدید تمرکز دارند و به تیمها کمک میکنند تا فراتر از حد معمول خود حرکت کنند.
KPI چیست؟
KPI یا شاخصهای کلیدی عملکرد، معیارهایی هستند که عملکرد جاری یک سازمان را اندازهگیری و رصد میکنند. KPIها اغلب برای پیگیری وضعیت فعلی کسبوکار استفاده میشوند و به بررسی موفقیت در رسیدن به اهداف عملیاتی و پایدار کمک میکنند. برخلاف OKRها که به اهداف بلندپروازانه میپردازند، KPIها بیشتر به نظارت بر فعالیتهای جاری و ارزیابی مستمر موفقیت در طول زمان تمرکز دارند.
تفاوتهای کلیدی بین OKR و KPI
- تمرکز:
- OKR ها بر دستیابی به اهداف بلندپروازانه و استراتژیک تمرکز دارند که ممکن است برای دورههای کوتاهمدت یا فصلی تعیین شوند.
- KPIها برای نظارت بر عملکرد جاری و حفظ پایداری کسبوکار طراحی شدهاند و معمولاً در بازههای زمانی بلندمدت یا مستمر استفاده میشوند.
- چگونگی استفاده:
- OKR ها برای هدایت تیمها به سمت دستیابی به نتایج جدید و رشد چشمگیر استفاده میشوند. این چارچوب سازمان را ترغیب میکند که به اهداف بلندپروازانهتر دست یابد.
- KPI ها بیشتر برای ارزیابی عملکرد سازمانی در رابطه با معیارهای عملیاتی ثابت و پایدار مانند میزان فروش، نرخ بازگشت سرمایه یا میزان بهرهوری استفاده میشوند.
- اندازهگیری موفقیت:
- OKR ها معمولاً موفقیت را با درصدی از دستیابی به هدف مشخص میکنند، و انتظار نمیرود که همه نتایج کلیدی به طور کامل محقق شوند. هدف، به چالش کشیدن تیمها و ایجاد پیشرفتهای بزرگ است.
- KPI ها موفقیت را به صورت دقیق و کمی اندازهگیری میکنند، و هدف این است که به معیارهای مشخصی که برای نظارت بر عملکرد روزانه تعیین شدهاند، دست یابند.
- ماهیت اهداف:
- OKR ها بیشتر بر روی اهداف استراتژیک و جدید متمرکز هستند.
- KPI ها بر عملکرد معمول و معیارهای عملیاتی مستمر نظارت دارند.
شباهتها بین OKR و KPI
- هر دو ابزار به بهبود عملکرد و نظارت بر پیشرفت کمک میکنند.
- هم OKR و هم KPI اهدافی دارند که به صورت قابل اندازهگیری تعریف میشوند.
- هر دو ابزار به سازمانها کمک میکنند تا بر روی اهداف کلیدی متمرکز شوند و بهرهوری تیمها را بهبود دهند.
استفاده همزمان از OKR و KPI
در بسیاری از سازمانها، استفاده همزمان از OKR و KPI بهترین راه برای ایجاد توازن بین اهداف بلندمدت و پایدار و اهداف کوتاهمدت و استراتژیک است. KPIها به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد روزانه و جاری مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که OKRها به سازمان کمک میکنند تا به سمت تغییرات بزرگ و اهداف استراتژیک بلندپروازانه حرکت کند.
به طور کلی، KPI ها وضعیت فعلی کسبوکار را به صورت پایدار نگه میدارند، در حالی که OKR ها شما را به سمت رشد و نوآوری بیشتر هدایت میکنند.
در صورتی که نیاز به محصولی جهت محاسبه و مشاهده KPI کسب و کار خود دارید می توانید برای مشاهده لیست کامل داشبوردهای مدیریتی محاسبه شاخصهای کلیدی عملکرد کلیک کنید.
فهرست شاخص های کلیدی عملکرد